
عصر یک جمعه ی دلگیر دلم گفت
بگویم، بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیدست
چرا آب به گلدان نرسیدست و
هنوزم که هنوز است
غم عشق به پایان نرسیدست
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد
که هنوزم که هنوز است
چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیدست
چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیدست
عصر این جمعه ی دلگیر وجود تو کنار دل هر بی دل آشفته شود حس!!!
تو کجائی گل نرگس؟
:: بازدید از این مطلب : 86
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0